یک نفر...

یک نفر هست که دلدادشم

یک نفر هست که اول اوله و آخر آخر

یک نفر همیشه و همه جا وقتی که به درون خود نگاه می کنم یادگاری و امضاشو می بینم،یادگاری و امضایی که همیشه و همه جا خبر می دن از یه کسی

کسی که هست...هو الحی

به کدامین صفت بخوانمت وقتی چشمانم تو را هر روز در همه جا می بیند؟

و روحم تو را در پس این همه حقیقت بزرگ لمس می کند.ای زنده ی همیشگی که هر چه زنده بودن را از ظاهر و باطن در خود دارد،جلوه ای از توست

زنده ام کن و بسوی  درون و برون  حقیقتی که تویی راهم را بگشا....یا ظاهر یا باطن یا حی                      بعونک یا ودود...


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 88 مهر 30 ساعــت ساعت 6:20 عصر تــوسط کربلایی135 | نظر
برچسب ها: هو الحی